نتایج جستجو برای عبارت :

خنده مردم

خنده در بهبود روابط انسان بسیار موثر است.
 
خنده در طولانی نمودن عمر نقش موثر دارد.
 
خنده فشار خون را تعدیل می‌کند.
 
خنده سن افراد را کمتر نشان می‌دهد.
 
خنده زبان مشترک همه جهانیان است.
 
خنده هیچ هزینه‌ای ندارد.
 
خنده پیامی زیبا دارد و آن این است: به سوی من بیایید.
 
خنده ، خنده می‌آورد و مسری است.
 
خنده در هیچ حیوانی دیده نمی‌شود و مختص آدمی است.
منبع: beytoote.com
1. گفتم معلم جدید اوردن؟ خیلی باحال می خنده :)) ری ری minute رو گفت مینیت و کم مونده بود برم برا خانومه چایی نبات بیارم خنده ش بند بیاد :| بعد اصن به همه چی می خندید. بعد من از خنده های اون خنده م گرفته بود، اون میگفت چرا میخندی؟ گفتم از خنده شما خنده م میگیره. 
اونم گفت منم از خنده تو خنده م میگیره. 
منم گفتم منم از اینکه شما از خنده من خندتون میگیره خندم میگیره.
اونم گفت منم از اینکه تو بخاطر اینکه از خنده من که بخاطر خنده توعه خنده ت گرفته، خندم گرفته.
قسمت دوم
به نام خدا
نویسنده:امیرحسین کاظم دخت
 
در سالیان پیش در نزدیکی شهر آبادان عمارتی وجود داشت که به عمارت شیخِ خنده معروف بود. صاحب این عمارت شیخ عربی بود که هر هفت روز مقدمات جشن آماده میکرد و همه مردم جمع می شدند و شادی میکردند.
این جشن ها در رسومات هم برگزار میشد.
این عمارت سالیان سال افراد را به خود دعوت می کرد.
عروسی،جشن،شادی و تمام مراسماتی که شادی آور بود به طور رایگان شیخ عرب برگزار میکرد.
شیخ عرب مردی شاد و چاق بود،او از خاندان سع
شدیییییییییییییدا خنده داره بروبچ..
توصیه میکنم دستمال کاغذی بذارین پیشتون نه برای گریه بلکه برای اشک های سرازیر شده
از شدت خنده...منکه مردم و ترکیدم ینی...بااینکه یکم قدیمیه ولی خدایی خیلی فانه..ارزش دیدن داره..
نماشا...کلیک بنما^^
همه افراد جامعه اعم از زن و مرد تلاش می‌کنند که چهره زیبایی داشته
باشند. یکی از مشکلاتی که در این بین، این زیبایی را تهدید می‌کند خط خنده
است. می‌توان گفت که بیشتر بانوان و آقایان خط خنده را بر روی چهره خود
دارند و با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند. البته ناگفته نماند که اگر
دچار این مشکل هستید خوشبختید…! چون شما یک انسان خوشحال و خنده‌رو هستید.
ادامه مطلب
باز برای آسمون                  از راه رسید یه مهمون
یه ابر چاق سیاه                 با خنده های قاه قاه
ابر ِسیاه شیطون                دوید توی آسمون
نشست کنار خورشید          دامنشو روش کشید
آسمونو سیاه کرد               خنده ای قاه قاه کرد
خورشید به ابر نیگا کرد        پرنده رو صدا کرد
پرنده زود پر کشید              رفت تا به ابرک رسید
پاهاشو قلقلک کرد             به خنده هاش کمک کرد
ابر سیاه هی خندید            اشک چشاشو ندید
خ
جوک های خنده دار جدید
 
یه روز سه تا بنده خدا نشسته بودن جایی، یکیشون یه عدد میگفت بعد همه شون هرهر میخندیدن و ریسه می رفتن.یه نفر می رسه میگه آقا قضیه ی این عددا چیه؟میگن ما حال نداریم جوکها رو کامل تعریف کنیم واسه ی هر جوک یه عدد گذاشتیم. وقتی یکیمون اون عدد رو میگه ما یاد اون شماره جوک میفتیم و میخندیمبهش میگن حالا تو یه عدد بگو. یارو میگه 37یهو هرسه تا میزنن زیر خنده از شدت خنده اشکشون در میاد میگن ای ول دمت گرم این یکیو تاحالا نشنیده بودیم
❆ #خنده:
 
 
ارزش خنده ام راکسی نفهمیدبه اجبار عکاس استاگر می‌خندم سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)#شعر_سپکو@ZanaKORDistani63سپکوسرای میخانهکانال شعرهای سپکو(سپید کوتاه) سعید فلاحی(زانا کوردستانی)https://t.me/sepkomikhanehhttps://www.instagram.com/zanakordistani?r=nametaghttp://mikhanehkolop3.blogfa.com
خانمِ شیرزادِ عزیز،این فقط تو نبودی که همیشه همه چیز را با هم اشتباه میگرفتی و بعد هِرهِر میزدی زیر خنده!خیلی از ماها هم تقریباً شبیه تو هستیم و همیشه در زندگیمان چیزهای ساده ای مثلِ:هدف و آرزو ! گَند زدن و تجربه کردن ! عشق و اختلالات هورمونی ! اُمیدواری و فریب دادن به خودمان ! انعطاف پذیری و سُست عنصری را با هم اشتباه میگیریم و بعداً هِرهِر میزنیم زیر خنده !خنده های تلخ...خنده هایی که تلخی اش را فقط خودمان میفهمیم و بَس!
کامنتهای این پست کم کم رفت به سمت خاطرات خنده دار من و گندم و دختر معمولی از اصفهان و شیراز. گندم پیشنهاد داد یک پست بگذارم و از شما ملت همیشه در صحنه دعوت کنم که خاطرات خنده دار خودتان از سفر به استانها و شهرهای دیگر را کامنت کنید و من اضافه می کنم که اگر خاطره خنده داری از حضور مردم سایر استانها و حتی کشورها در شهر خودتان دارید هم بنویسید.
فقط لطفا لطفا لطفا بیایید حواسمان را جمع کنیم و در بیان خاطراتمان هیچ گونه توهین و تحقیری نسبت به قومیته
مراقب خنده هات باش ، ممکنه بعضی وقتا با خنده ای که می کنی مُهر تاییدی بزنی بر رفتار اشتباه دیگری ، رفتار اشتباهی که با خنده ی تو بیشتر تکرار بشه و به هر نحوی دل کسی برنجه ، قُبحی شکسته بشه و گناهی صورت بگیره !
روز حسابرسیِ اعمال که می شه یهو می بینی توی پرونده اعمالت ، مواردی هست که هیچ جوره نمی تونی درکش کنی ، همش می گی خدایا من که این کارا رو نکردم و بعد هم جواب می شنوی که درسته که این کار رو نکردی ولی خنده ی تو ، لایک تو ، انتشار مجدد تو باعث شد ک
سلام 
کاربرانی که عروسی های خنده دار، خواستگاری های عجیب و خنده دار، خواب های خنده دار یا دعوا های خنده دار دیدین تعریف کنید، من یه دعوای خنده دار مامانم تعریف می کنه؛
مامانم تازه ازدواج کرده بود، پدرم با عموم دعوا می کردن، پدرم از اون آدم هایی هست که دوست داره دعوا کنه مردم جلوش رو بگیرن، به مامانم گفت برو یه چوب بیار، مامانم تو سن کم ازدواج کرده هر کاری بهش می گفتن گوش میکرد، رفت یه چوب بزرگ آورد داد بهش، پدرم گفت بذار زمین بذار زمین چوب رو
چند روز پیش برای اولین بار به فکر فرو رفتم که آخرین باری که خندیدم کی بوده... البته لبخند که زدم... اما خنده را یادم نمی آمد... همین الان دراز کشیده بودم و داشتم توییتر فارسی میخاندم و ناگهان خندیدم... چنان خندم گرفت که سرمو کردم تو بالش... بعد در حین خنده پوست لبمو روی دندونام حس کردم... عضله های گونه م رو روی بالش حس کردم... بعد صربان قلبم و حس کردم... بعد نفس هامو... و همچنان داشتم میخندیدم. .. خنده ی خودمو بعد از مدت ها احساس کردم... بغضم گرفت... منقبض شدم.
اگر بدنبال یک مرکز معتبر برای تزریق ژل خط خنده هستید پیشنهاد می کنم سری به مرکز تزریق ژل آوا بیوتی بزنید.
ما به عنوان بهترین مرکز تزریق ژل خط خنده در تهران با بهترین مواد و کادر پزشکی اماده ارائه خدمات به شما عزیزان هستیم.
همچنین هزینه تزریق ژل خط خنده در مرکز زیبایی آوا بیوتی بسیار پایین تر از سایر مراکز می باشد.
برای کسب اطلاع درباره تاثیر تزریق ژل خط خنده و مراقبت های بعد از تزریق ژل خط خنده با ما تماس بگیرید. 88502120 - 021
...خنده گرمی کرد و این خنده ی او، جرج، میتوانست تمام دنیا را گرم کند و اگر تمام مردم دنیا می توانستند او را ببینند در یک آن، همه ی جنگ ها، خصومت ها و دشمنی های روی کره ی زمین از بین می رفت یا دست کم یک آتش بس بسیار طولانی اعلام میشد.
 دختر پرتقالی/ یوستاین گاردر
خنده گرم چجور خنده ای میتونه باشه؟ چقدر دلم میخواد میتونستم خنده شو ببینم تا بفهمم چطوریه.
البته فکر میکنم حتما چون بین کسی که خنده رو می دیده و دختری که میخندیده حسی بوده اونو گرم میکرده.
خانمِ شیرزادِ عزیز،این فقط تو نبودی که همیشه همه چیز را با هم اشتباه میگرفتی و بعد هِرهِر میزدی زیر خنده!خیلی از ماها هم تقریباً شبیه تو هستیم و همیشه در زندگیمان چیزهای ساده ای مثلِ:هدف و آرزو ! گَند زدن و تجربه کردن ! عشق و اختلالات هورمونی ! اُمیدواری و فریب دادن به خودمان ! انعطاف پذیری و سُست عنصری را با هم اشتباه میگیریم و بعداً هِرهِر میزنیم زیر خنده !خنده های تلخ...خنده هایی که تلخی اش را فقط خودمان میفهمیم و بَس!
 
 
یه متن قشنگ از دوست
وقتی که تو آمدی دوبارهاز هر طرفی سپیده سر زددر باغ، شکوفه شد شکوفاپروانه به سوی غنچه پر زد
در خانه و کوچه و خیابانگل های قشنگ خنده روییداز شادی دیدن تو آن روزهم غنچه و هم جوانه خندید
گیسوی قشنگ سبزه آن روزبا دست نسیم شانه می شدباغ دل ما ز دیدن توسر سبز و پر از ترانه می شد
********** شعر کودکانه دهه فجر **********
از آسمون دوبارهبارون گل می بارهتو این هوای برفیتولد بهاره
بادکنکای رنگینقل و گل و شیرینیشروع جشن فجرهلاله ها رو می بینی
********** شعر کودکانه دهه
عکس های خنده دار جدید بزرگسالان 1398
عکس های خنده دار
عکس های خنده دار جدید
جدیدترین عکس های خنده دار روز
عکس های خنده دار و با مزه
زمین بازی کودکان
عکس خنده دار بزرگسالان
عکس های خنده دار
عکس های خنده دار جدید بزرگسالان 1398
ادامه مطلب ...برچسبrobeka robeka.ir جدیدترین عکس های خنده دار جدیدترین عکس های خنده دار روز روبکا زمین بازی کودکان سایت روبکا عکس خنده دار بزرگسالان عکس خنده دار پدر و فرزندی عکس های خنده دار عکس های خنده دار از بچه ها عکس های خنده
به عنوان یک درس مهم؛ همیشه در پروسه‌ی طراحی و اجرای نقشه‌ی تلافی‌کردن، خونسرد و با خنده‌ی محو و پاسخ‌های خنده‌دار موضوع‌ رو پیش ببرید.
و مهم‌تر از همه حواس‌تون باشه نقطه‌ضعف‌هاتون تو آرشیو حافظه‌ی کسی وارد نشه. ؛؛) 
 
دیروز عشقم اورد یک پست کوتاه رو نشونم داد که خنده مردم و کلی هم ناراحت شدم.
گفت تو رو خدا ببین این عشق سابقت که مانی لاندری هم دوست داره چی گذاشته.
بچه ها گرگ زاده یه پست خیلی مضحک و چیپ گذاشته بود در این شکل:
ای ارایشگر یا بیا موهام کوتاه کن یا میام میکنمت. یه همچین خزعبلی.
اینقدر دلم براش سوخت. و برای خودم.
میدونید ادمها لایه های زیادی دارن.
وقتی تو باتجربه میشی به مرور زمان و کاریزمای ادمها و همه چیشون میریزه.
وای من اینقدر خنده م گرفت.
بتونم ا
به نام خالق بی‌همتا
صدای خنده‌هاش فضای تنهایی‌هاش رو پر کرده بود
انگاری می‌خندید تا هیولای تنهایی و خستگی‌هاش
جرئت حمله به قلبش رو پیدا نکنه و تو همون پستوی
انتهایی چشماش دوران اسارتش رو بگذرونه.
از خنده‌هاش یه نقاب رنگی ساخته بود تا یادش نره
تنها سلاحی که براش مونده تا با اون هیولاها بجگنه
همین خنده‌های بی‌صدای جسم و روحیه که دلش
تاب باختنشون رو نداره.
آخه اگه یه روزی همین رو هم از دست می‌داد باید
مثل یه کویر، همیشه تشنه دیدن حتی یه سر
صبر کردند...صبر کردند...باز هم صبر کردند تا خبر رسمیت پیدا کرد.خواندن از روی کاغذ سخت بود ،جه برسد که توی دوربین ها زل بزنند و بگویند...
گفتند..خبر تلخ را صبح تیتر اول زدند و به مردم گفتند:  سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه به درجه شهادت رسیدبغض ها ترکید..کاغذها را رها کردند..با اشک چشم گفتند:  حاج قاسم مان شهید شد..آره حاج قاسم خودمان..همان مرد میدان های جنگ..از بیست سالگی شد فرمانده..جنگید و گفت فقط برای خدا و امنیت این مردم...با خنده هایش ته دلم
چند نوشته آخر این دفتر پاره را خواندم و خنده‌ام گرفت. اصرارم بر تکرار گذشتن و میگذرد و زمان و این‌ها خنده دار است.
بگذارید به پای اینکه آخرین‌ها سوزناکند. گویی تکه‌ای از گوشت گوشه ناخنت را می‌کنند و می‌برند و تو می‌سوزی.
روز‌های آخر این دانشگاه!
همونطور که میدونید قلقلک یه فرآیند زجرآوره اما در عین حال خنده رو با خودش به همراه داره! اما چرا قلقلک باعث خنده ما میشه؟ چرا نمیتونیم خودمون رو قلقلک بدیم؟ یا چرا بعضیا اصلا قلقلکی نیستند؟ توی این مطلب میخوام همه چی رو درباره قلقلک براتون توضیح بدم. راستی، بعد از خوندن مطلب حس تون نسبت به قلقلک رو توی نظرات بنویسید! 
ادامه مطلب
به ادامه مطلب بروید ...
 
عکسهای خنده دار و جالب شکلک های بامزه روی میوه ها را در این بخش از سایت ایران ناز مشاهده می کنید.
 
هنرنمایی روی میوه ها در بعضی اوقات بسیار جالب و خنده دار می شود به طوری که می توان از عکس آن ها به عنوان تصاویر خنده دار استفاده کرد و دل تعدادی از افراد را شاد کرد. در ادامه عکس های خنده دار از هنرنمایی بامزه روی میوه ها را ایران ناز گردآوری کرده است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
بوی محرم می آید و فضا پاییزی میشود فضا غرق در سکوت میشود...
چه سکوت شگفت انگیزی انگار همه مرد میخواهند گریه کنند در این موقع خنده ها تمام میشود و بغض جای همه ی آن خنده ها را میگیرد
و این موقع محرم است..
خب دوست های عزیز دیگه محرم داره نزدیک میشه و من دیگه به خودم اجازه نمیدم تا آخر محرم پست خنده دار بذارم ولی پست های دیگه ای میذارم که براتون جالب باشه و لطفا همچنان به وبلاگ من سر بزنید
ممنونم 
یاحسین
نظر لطفا یادتون نره
یادش بخیر 
یه روز مهدی یه کارتون برای فاطمه خانوم پخش میکرد، دخترش می خندید و مهدی هم می‌خندید ولی دیرتر از فاطمه ...
گفتم چرا دیر میخندی ؟! گفت خدا وکیلی این کارتونه خنده نداره و از خنده بچم میخندم ...
فاطمه جان ...
بابا اون بالاست ...
بازم داره بهت لبخند میزنه ...
صلی الله علیک یا رقیه بنت الحسین ...
روی خاک ها نشسته بودیم.داشتیم خاک بازی می‌کردیم.من کامیون پلاستیکی قرمز رنگم را آورده بودم.او هم بیلچه ی کوچک اسباب بازیش را.خاک ها را با بیلچه اش جع می‌کرد،می‌ریخت پشت کامیون.من هم کامیون را حرکت می‌دادم و به چند متر آن طرف تر می‌بردم.خاک ها را خالی می‌کردم و بر می‌گشتم.با همین بازی ساده و حتی احمقانه،یکی دو ساعتی مشغول می‌شدیم.چقدر می‌خندیدیم.با بی مزه ترین اتفاق ها.مثل وقتی  که چرخ جلوی سمت راست کامیونم که لق لق می‌زد از جایش در می‌آ
یارو ازم پرسید کارت چیه گفتم تو کار فرش و تلوزیونم گفت یعنی چی....گفتم رو فرش میخوابم تلویزیون نگاه میکنم
 
♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦ جوکهای خنده دار لاین و وایبر ♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦
 
دیشب شام سوپ داشتیمبه مامانم میگم تو کشورای خارجی سوپ پیش غذاس نه شامبرگشته میگه بابات خارجیه یا اون عمه فلان فلان شدتیعنی اصلاً لزومی نداشت پای عمه مو بکشه وسطانیتش فقط این بود که یه فحشی بهش بده
ادامه مطلب
وقتی وارد اتوبوس شدم پیرمرد به صندلی کنار دستش اشاره کرد. من هم با ادب و احترام کنارش نشستم و چاق سلامتی کردم. اول از همه پرسید: بچه اصفانی؟
گفتم: آره پدر جون، اما زیاد دل خوشی ازش ندارم.
دستشو از خنده روی پاهای لاغرش میزد و گفت: ایولا، باهات میشه شوخی کرد؟ آخه تو جوونی، باید شاد باشی!
آب دهانش را به سختی صاف کرد و گفت: قدیما میگفتن اگه میخوای پول در بیاری برو تیرون( تهران). اگه میخوای خرجش کنی برو شیراز. اگه خواسی بمیری بیا اصفان خودمون...
دیدم همه
طرف داره یه چی می گه که تو هم اصلا حرفش رو قبول نداری ، ولی بعد از این که حرفاش رو می زنه با یه صدای خنده انگار تو رو مجبور می کنه به خندیدن و تایید کردن اون !
اغلب اوقات هم شکست خوردم و حتی شده خنده تلخی کردم ..
اما چه کنم که گهگاهی احساس می کنم دارم گناه می کنم ! با این وجود که دست خودم هم نیست ..
وی از معدود انسان‌هایی بود که بین «صبا عزیزم، دخترم» و «رابطه با تو واسه من سمه»اش اندک فاصله‌ای بود :)))
 
پ.ن این منم. با همه‌ی نوسانات خلقیم. با همه‌ی روان‌پریشیم و همه‌ی خنده‌های وسط زار زدن چون یادم به یه چیز خنده‌دار افتاده. اگه نمیتونی این انسان معمولی رو دوست داشته باشی مشکل از من نیست :)
حرکت نوسانی از هروئین منی تو به سم.
واو سو ماچ این ا یر!
وسط ویس فرستادن سکسکه ام گرفته‌بود، غش کردم از خنده! 
یادم آمد که هرچه غمگین تر باشی، عمیق تر میخندی. آنقدر که ارتعاش خنده ات می‌رسد به آن غصه های ته دلت. هلش می‌دهد؛ ولی به جای اینکه گورش را گم کند، بیشتر رو می‌آید؛ تا که همان خنده تلخ مصنوعی را هم بر لبان بی جانت بخشکاند. 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال
ﺗﻮﻯ ﺯﻧﺪ ﻫ ﺰ ﻗﺎﺑﻞ ﺶﺑﻨ ﻧﺴﺖ!ﺍﻨﻮ ﺗﻮ ﻧﺎﻫ ﻪ ﺑﻪ ﺬﺷﺘﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ ﻓﻬﻤﺪﻡ.ﻓﻬﻤﺪﻡ ﻪ ﺭﻭﺯﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻪ ﺧﻠ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻡ،ﺍﺻﻼً ﻓﺮ ﻧﻤﺮﺩﻡ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪ...ﻓﻬﻤﺪﻡ ﻪ ﺭﻭﺯﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺮ ﺍﺯ ﺷﺎﺩ ﻪ ﻓﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻪ ﺗﺮﺍﺭﻧﻤﺸﻪ، ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﺵ ﺗﺮﺍﺭ ﺷﺪ...ﻪ ﺭﻭﺯ ﻪ ﺁﺩﻣ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﻢ، ﻪ ﻓﺮ ﻧﻤﺮﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﻭﺟﻮﺩﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ،ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺛﺎﺑﺖ ﺮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ، ﺍﻭ
دانلود آهنگ جدید علی عرشیا به نام خنده ناب
متن آهنگ جدید خنده ناب - علی عرشیا
Скачать новую песнюAli Arshia Khandeye Nab
Текст песни Khandeye Nab Ali Arshia
ذهن من درگیرت شده کوتاه بیاДавай, мой разум вмешивается
قلب من پیگیرت شده باهام راه بیاМое сердце гонится за мной
یاد من به شب تارم بیا ماه شبام

ادامه مطلب
1-خنده یک مکانیسم دفاعی و کنار آمدن با استرس، تحقیر، خجالتزدگی و درد است. 2-خنده باعث افزایش سطح انرژی بدن میگردد. 3-خنده باعث کاهش استرس و تنش روانی میگردد. 4-خنده باعث کاهش درد میگردد. 5-خنده باعث افزایش روحیه فرد و احساس خوب نسبت به خود داشتن میگردد. 6-خنده باعث بهبود کارکرد مغز میگردد. خنده باعث تحریک هر دو نیمکره مغز گردیده و در عملکرد آنها تعادل ایجاد میکند. 7- خنده باعث ماساژ دادن ارگان های شکمی و بهبود کارکرد آنها، تقویت عضلاتی که ارگانه
سینا درخشنده خوش خنده ی من
دانلود آهنگ جدید سینا درخشنده به نام خوش خنده ی من
Sina Derakhshande - Khosh Khandeye Man
ترانه : ساره رسولی ؛ موزیک : فرزین کاتب ؛ تنظیم : شجاعت شفایی

دلبر خوش خنده ی من / حرفاتو با خنده بزن لحن قشنگتو میخوام
بمون همیشه تو دلم نازتو دائم میخرم / بخند تا از غصه درآم

ادامه مطلب
خنده دارترین مطالب طنز و با حال
مطالب طنز و خنده دار همیشه در بین سایر مطالب سرگرمی طرفداران بیشتری دارد به همین دلیل در این سری از مطالب طنز و خنده دار جدیدترین جوکهای باحال و طنز نوشته های خنده دار را برایتان گردآوری کرده ایم تا لحظات خوشی را کنار ما تجربه کنید.
سه تا برادر می خواستن مرغداری بزننیکی شون لجباز بودهبهش می گن:تو شریک نیستی!میگه:به ارواح عمه اگه شریکم نکنین پرورش روباه میزنم بغلش
******************************  
زن و شوهر دعواشون میشه زن
هیچ وقت این قدر باهات صمیمی نبودم که بهت بگم رفیق گرمابه و گلستان، حتی این اواخر هم خیلی کم ازت خبر داشتم، ولی آخرین بار از امیر -که همین دو هفته پیش تو فرودگاه مسقط به شکل کاملا معجزه‌وار دیدمش- راجع بهت پرسیدم و گفت که هم اتاقیشی تو کانادا و باهم الکترونیک قدرت می‌خونید. شاید رفیق آنچنانی نبودیم اما همون چند تا کلاسی که با هم داشتیم و تمرین‌هایی که باهم کپ زدیم و امتحانایی که با هم دادیم باعث شد یه دوستی بین‌مون شکل بگیره. کد دوستیمون «عجب
وقتی مردم یه درخت رو خاکم
بکارید تا عاشقا برن تو سایش
یکم تو دارم یه شب روکارم
یه شب تو خودم با که چقد رو دارم
فکرای تشنه تو کویر قلبم
و من تنها تو این مسیر خلوت
چقدر هزینه کردم واسه خبری که نبود
واسه هدفی که هنو شده اسیر عقلم
از من میشنوی کشک همش دادا
تش خنده ها اشک همش دادا
پشم همش بابا اون سوی محبت
خشم همش دادا رشک همش بابا
خدار و دیدم تو خواب ازش
پرسیدم چرا ؟ گفت داد نزن
گفتم کجا بودی بی گناهو دار زدن
گفت تو چشم اونایی که زار زدن
سپهر خلسه، قصه
یه دختره هست فامیل مونه
دو سه سالی ازم کوچیکتر بود
باهام میومد کلاس زبان
حکم ننه شو داشتم
بهش می گفتم خپل
الان مامانم خبر داد آخر هفته عروسه خپله
یه خنده کردم
نمیدونم از رو بی عاری بود
تعجب بود
افسوس بود
خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است بود
خلاصه خودمم نمیدونم چی بود
هنوزم دارم میخندم
اصلا از اینجا تا تالارشون از اینا
 
 
پی نوشت1:ولی ناموسا خیلی بچه بود ها
من الان خودمم بخوام عروسی کنم خنده م میگیره
جدی رو چه حسابی بچه رو میفرستن تو دهن گ
متن آهنگ خوش خنده ی من سینا درخشنده
دیدمت ، عشق میانِ قلبِ من دامن گرفت
آسمانم از سرِ خوشنودی باریدن گرفت
چشمهایت غصه را از زندگی من گرفت
از همه عالم دلم تصمیم دل کندن گرفت
دلبرِ خوش خنده ی من ، حرفاتو با خنده بزن
لحن قشنگت رو میخوام
بمون همیشه توو دلم ، نازتو دائم میخرم
ادامه مطلب
صبر کردند...صبر کردند...باز هم صبر کردند تا خبر رسمیت پیدا کرد.
خواندن از روی کاغذ سخت بود ،جه برسد که توی دوربین ها زل بزنند و بگویند...
گفتند..خبر تلخ را صبح تیتر اول زدند و به مردم گفتند:  سردار حاج قاسم سلیمانی فرمانده سپاه به درجه شهادت رسید
بغض ها ترکید..کاغذها را رها کردند..با اشک چشم گفتند:  حاج قاسم مان شهید شد..آره حاج قاسم خودمان..همان مرد
میدان های جنگ..از بیست سالگی شد فرمانده..جنگید و گفت فقط برای خدا و امنیت این مردم...با خنده هایش ته دل
من تمام لحظه هایم، خنده هایم، گریه هایم
اشک هایم، درد هایم، غصه هایم، زجر هایم
شادی و آرامش من، کودکانه خنده هایم 
با تو بوده، با تو مُرده، سر به نیستی ها سپرده
التماست، گریه هایت، زجر توأم با صدایت
خنده هایت، ترس هایت، بغض هایت، درد هایت
مرگ شیرینْ خنده هایت، حاصل خبط تو بوده
با دورویی با دورنگی، خاطراتم با تو مرده
دوست دارم تو بدانی رفتنت پایان من شد
این منی که می‌نویسد، زاده باران غم شد
میخواهم فرار کنم. از محیط تنگ این حصار. حصاری که مرا نگه میدارد. از دویدن در دشت عشق. از پریدن و شیرچه زدن در دریای زلال ماجرا‌ها با تو. از یخ زدن در سرمای زمستان در کوه‌های پر برف.
از شنیدن خنده‌هایت.
آخ که شنیدن خنده‌های تو زیبا است. آخ که دلم میسوزه و اشک و خون دلم هیزمش می‌شود و میسوزد و میسوزد. آخ از زمان. آخ از رویای کودکی. آخ از فکر فرصت هایی که در دلم خواهند آمد ولی در حقیقت نه.
وانتی تو کوچه داد میزنه سبزی دارم سبزی تازه.
من فکرمو بلند بلند تکرار میکنم: کاش من جای این وانتیه بودم. سبزی می فروختم. می رفتم.
خواهرم بلند بلند می خنده.
منم بلند بلند می خندم.
اما جنس خنده هامون فرق می کنه و این رو فقط من می دونم.
روی چانه ام جوش زده،دوتا جوش زیر لب پایینم درست روی یک خط و دقیقا وسط لبم،محل دلفین بیتز:)جای جوش ها زخم شده چون با ددمنشی تمام عیاری زخمشون کردم البته بیشتر سوراخ شده تا زخم،منظورم از اون زخم های عمیقیه که کلی طول می‌کشه تا خوب شه آخرش هم لکه هایش تا چند ماه دهنت رو آسفالت می کنه.الان زیر لبم جوری زخم شده انگار بعد از پیرسینگ دلفین بیت گذاشتم سوراخا خودش بسته شه..لامصب اینقدر خودمو واسه پیرسینگ به آب و آتیش زدم که بدنم اتومات خودش داره سوراخ
عکس های میوه و سبزیجات جالب و خنده دار را در سایت روبکا ببینی و شاد باشید.
میوه و سبزیجات جالب

میوه و سبزیجات جالب و خنده دار
 سبزیجات زنده
عکس میوه های عجیب
میوه های زنده
میوه شبیه حیوانات
میوه شبیه انسان


گردآوری:روبکا
عکس های میوه و سبزیجات جالب و خنده دار
ادامه مطلب ...ادامه مطلب ...robeka robeka.ir تزیین میوه سایت روبکا سبزیجات زنده عکس میوه عکس میوه های عجیب میوه زنده میوه شبیه انسان میوه های زنده میوه های عجیب میوه و سبزیجات جالب میوه و سبزیجا
نمی‌دونم ریختن اشک از سر ذوق، چقدر می‌تونه شیرین باشه! ولی دیدنِ کسی که از خوشحالی، نمی‌دونه بخنده یا گریه کنه، خیلی به نظرم شیرینه...امروز، یه زوج رو در درمانگاه دیدم. دمِ در، خانوم داشت می‌خندید. بعد رفت توی بغلِ همسرش و همینطور داشتن با هم می‌خندیدن. اول فکر کردم موضوع خنده‌داری برای هم تعریف کردن و مثل من، که اینطور مواقع میرم توی بغل طرف، دارن از خنده، غش می‌کنن. اما یهو صدای خنده‌ی خانوم به گریه تبدیل شد. تعجب کردم. آخه آقا هم داشت ا
این همه حال خراب 
خسته ی بنگ و شراب 
راهیِ راهِ سراب 
شاید این مرد به جایی نرسد 
خواب آشفته ی شب 
همه سرگیجه و تب 
دگران عیش و طرب 
شاید این ناله به گوشی نرسد 
خنده ها، فِیک و دروغ
گم در این شهر شلوغ
گردن مردم و یوغ
شاید این دست به دستی نرسد 
عشقِ آلوده به غم 
 خنده آلوده به سم 
هی دروغ و هی دغل
شاید این حس، همه نفرت بشود
 
غنچه با دل گرفته گفت:
"زندگی،
لب ز خنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است."
 
گل به خنده گفت:
"زندگی شکفتن است
با زبان سبز، راز گفتن است."
گفت و گوی غنچه و گل از درون باغچه
باز هم به گوش می رسد...
تو چه فکر می کنی؟
راستی کدام یک درست گفته اند؟
 
قیصر امین پور
 همه اش خنده ام می گرفت. به حرکت پرده در باد می خندیدم، به ناخن های دو پوست شده ام، به غذای ریخته روی فرش، به مردی که توی تلویزیون سبیل نوک سیخی داشت. خلاصه به همه چیز خنده ام می گرفت. و نمی توانستم جلوی خنده ام را بگیرم. خودم هم از این خنده ها عاصی شده بودم. این دیگر چه کوفتی بود! مریض بودم؟ شاید. 
دلم می خواست بدوم توی خیابان و به تک تک آدم هایی که می بینم فارغ از جنسیت و سن بگویم دوستت دارم. بعضی هاشان را بغل کنم و ببوسم و بگویم زندگی قشنگه! 
شک ند
برای توی مینویسمبله، خود خودت. همان جوهر. همان که آدم‌ها نمیفهمندش. من میفهمم. میدانم.من فروغ چشمان تو را میشناسم. پشت صدای بلندت، ضربان نازک قلبت را میشناسم. خنده‌های تو حتما به معنای خنده‌ی چشمانت نیست. من خنده‌های قلبت را میشناسم. تو همان آشنای دوری که دیر دیدمت. ای تو که دلت به وسعت دریاست، به کوچکی قرص ماه از روی زمین و به نازکی ساقه‌ی گندمی در تابستان. با توام.‌ تویی که بوی تلخ تنهایی‌های دنجم را میدهی. و رنگ دوست داشتن‌هایت تاریک است
Post five things that make you laugh-out-loud
کلا آدمیم که خیلیییییی کم و سخت میخندم خیلی چیزهای کمین که انقدر برام جذاب باشن که بخندن .
اگر کسی چند دقیقه از ته دل بخنده باعث میشه بخندم.
یه وقت ها خواهرم کاری میکنه که باعث خنده ام میشه.
یه وقت هایی تیکه های طنز ریوندی و مکس امینی 
یه وقت هاییم میفتم رو مود خنده و به ترک دیوار هم میخندم
روضه ما اولین خنده تو بود، بعد از وفات پدر!پی‌نوشت:نقل کرده‌اند: حضرت فاطمه (س) بعد از وفات پدرش هرگز خندان دیده نشد، جز آن‌که یک‌روز لبخندی زد، آن‌گونه که دندان‌هایش آشکار شد.(الطبقات الکبری، ج۲، ص۳۷۳؛ حلیه الاولیا،ج۲، ص۴۳)این یکبار هم زمانی بود که آن حضرت تابوت خود را مشاهده کرد و خوشحال شد که بدنش را نامحرمان نخواهد دید...(تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۵)
نرگس جار همند سر نزنی
تیر هاکرده کوتری پر نزنی
ته ماه تتی سوئی آرزویی
دل پرچم کر س سر نزنی
 
کندی دره هوا دره
گندم تاش هوا سیو میا ره
 
افتاب سوخنک رنده کنه
سرمست گل لاله خنده کنه
ته سه اشکوفنه اوشمک گل
ته خنده گل متار زنده کنه
 
کندی دره هوا دره
گندم تاش هوا سیو میا ره
 
جوک جدید خنده دار
 
جوک آمپول دختره
دختره به پسره میگه میخوای جایی ک آمپول زدم رو نشون بدم؟
پسره با خوشحالی گفت آره !!!
دختره میگه ساختمان روبرو طبقه دوم :))))))
برای دیدن جوک های بیشتر روی لینک زیر یا تصویر بالا کلیک کنید
جوک چدید
 
بسم الله الرحمن الرحیم
یافارس الحجاز ادرکنی الساعه العجل
بسیار این داستان را شنیده آید که((خانمی میگوید در سالن زنانه صدای خنده شوهر رفیقم می آمد،دوستم در حالی که بچه بغلش بود گوشی را به من داد و گفت برایش پیامک بده که خفه شو  آبرویم با صدای خنده هایت رفت...
من هم از گوشی دوستم برای شوهرش اینگونه نوشتم، فدای خنده هایت شوم کاش همیشه شاد باشی ولی صدای خنده هایت تا سالن زنانه می آید کمی آرامتر خوشبختی مان را چشم میزنند...))
این داستان را زیاد شنیده
دیروز یه پست از امیرمهدی ژوله خوندم که گفته بود:
«میدونید چرا رامبد جوان میره بچش رو خارج از ایران به دنیا بیاره، چون رسالت پدریش این تعریف شده که به بچش شادی و عزت نفس و مجالی برای خنده بده و نذاره اون غمگین و گرفتار و افسرده بار بیاد.
اگه از جایی که بچه مردم به دنیا میاد ناراحتیم، یقه روان‌پزشکمون رو بگیریم.»

اکثرشون همین طورین، تا یه خرده پول دستشون میاد همه چی یادشون میره.
به نظر من بیشترین تقصیر رو ما مردم داریم. خودمون بزرگ و مشهورشون م
 
سلااااممن میخوام درمورد سریالی که عاشقشششششم بهتون بگم.────♡────نام : خنده در وایکیکی یا قهقهه در وایکیکیژانر : کمدیتعداد قسمت ها : 20‍♀بازیگران:Kim_Jung_hyun Lee_Yi_Kyung ⚡️Son_Seung_Won ✨────♡────نظرم: کمدی و طنز موقعیت این سریال انقدر قویه که هر موقع دلم گرفته کافیه فقط یه قسمت از این سریالو ببینم!❤️خنده در وایکیکی در عین حال که فوق العاده خنده داره میشه گفت قصه فراز و نشیب آدم هایی که ما هر روز تو دور و برمون می بینیم یا دست کم خودمون یکی از
متن آهنگ سینا سرلک بنام بهار

تقویم من با تو پر از عطر بهاربا خنده ی تو سال من تحویل میشهآرامش دنیامو مدیون تو هستمخوشبختیه من با نگات تکمیل میشهبرفایه خونه با حضورت آب میشندخورشید و با عشقت به قلبم هدیه کردیپیش از تو سرما سهم ما از زندگی بودتو با دل بی اعتماد من چه کردینگار نازنین من بهار دلنشین منتو با دلم بگو چه کردیتمام من فدای تو فدای خنده هایه توتو با دلم بگو چه کردینگار نازنین من بهار دلنشین منتو با دلم بگو چه کردیتمام من فدای تو فدای
قصه‌گویی در شب، نیرنگهای خیاطان را نقل می‌کرد که چگونه از پارچه‌های مردم می‌دزدند. عدة زیادی دور او جمع شده بودند و با جان و دل گوش می‌دادند. نقال از پارچه دزدی بیرحمانه خیاطان می‌گفت. در این زمان مردی از سرزمین مغولستان از این سخنان به شدت عصبانی شد و به نقال گفت: ای قصه‌گو در شهر شما کدام خیاط در حیله‌گری از همه ماهرتر است؟ نقال گفت: در شهر ما خیاطی است به نام «پورشش» که در پارچه دزدی زبانزد همه است. مغول گفت: ولی او نمی‌تواند از من پارچه
دستای کوچولو و یخ زده ش رو توی دستم می گیرم و میگم: الان که فصل آب بازی نیست. ببین چه یخ کردی. سرما میخوریا ! لبخند شرورانه ای تحویلم میده و میگه: بذار سردت کنم. بعد فوری دستاش رو میذاره روی گونه هام و از واکنشم خنده ش میگیره.
 به خاطر همین شیطنتاش، خنده ی نمکینش، کلمه های قلنبه سلمبه ش و دستای مهربونشه که بیش تر دوستش دارم. 
دانلود سریال ن.خ در سایت ها این سریال کمدی قرار است
برای شبکه اول سیما ساخته شود
سریال ن. خ سریالی زیباست و برای پخش در ایام عید ساخته شده است
توجه داشته باشید که در 16 قسمت متفاوت ساخته می شود
و این قسمت ها نقاط مشترکی با هم دارند
از جمله نقاط مشترک این قسمت ها
وجه خنده ی تمامی آن هاست
وجه خنده ی تمامی آن ها را باید حفط  نماییم چرا که اگر وجه خنده تمامی قسمت های آن را
حفظ نکنیم
ریزش مخاطبین در ط.ل سریال امری حتمی خواهد بود
شما باید قسمت ها را پیگی
یه رای گیری تو کلاسمون برگزار شد
کل کلاس موافقش بودن
بعد من و ف دیشب واسه خنده و از سر بیکاری
رفتیم رای مخالف دادیم
میخواستیم امشبم پسش بگیریما
بعد الان نماینده مون که خیلیم باهاش رو دروایسی داریم
اومده باهامون مذاکره
که رای مونو پس بگیریم و موافق شیم چون اجرا شدنش به امضای تک تک بچه ها نیاز داره
الان ما هم مجبوریم الکی ادای مخالفایی که به احترام نماینده موافق شدن در بیاریم‍♀️‍♀️‍♀️
زهرا گفته اسمش رو بیاری تو دهنت فلفل می ریزم...خنده م گرفت.
گفتم بدون فلفل هم دیگه اسمش رو ازم نمیشنوی؛ خودمم دیگه از خودم نمیشنوم مطمئن باش. انقدر بامزه و خنده دار تلخی ها رو تحلیل میکنه که فکر میکنم ده سال پیش که زهرا در زندگیم نبود با چه فیلتری تلخی ها رو میشکافتم.زهرا یه حالِ شیرین و با دوام هست برای من...
جوک و اس ام اس های خنده دار    یه توپ دارم قلقلیه ....... موهای سرم فرفریه ..... مسیج جدید نداشتم سرت کلاه گذاشتم   امروز سالگرد تولد پت و مته ! تو هم مثل من این روز رو به خنگ ترین کسی که میشناسی تبریک بگو!!! جنبه داشته باش واسه خودم نفرست   برداشتن قدمهای بزرگ در زندگی باعث پاره شدن خشتک انسان میشود  
دو تا یارو داشتن تو یه ماشین بمب کار میذاشتن یکیشون به اون یکی میگه:
اگه این بمب الان منفجر شه چی کار کنیم؟ اون یکی میگه نگران نباش من یکی
دیگه دارم  
بچگیام با تمام وجود می‌خندیدم
قدیما با چشمام
یه بازه‌ای که خیلی هم دور نیست، با لبم..
و الآن، با دلم!
یه وقتاییش چشممم توش دخیل میشه.. اما نه همیشه
اصلا یه جاهایی هست که ظاهرم تغییر نمی‌کنه اما دارم می‌خندم!
 
خنده‌ی الآنم نادر و عمیقه
خنده‌ی قدیمام قشنگ بود
خنده‌ی بچگیم پر از زندگی
و من
گاهی دل‌تنگ انواع دیگه‌ی لبخندم میشم :)
#نگرانِ حرفِ مردم اگر نبودیممسیرِ زندگیمان طورِ دیگرى رقم میخورددوست داشتن هایمان را راحت تر جار میزدیملباسى را بر تن میکردیم که #سلیقه ى واقعیمان بودآرایشى میکردیم که دوست داشتیمدلمان که میگرفت، مهم نبود کجا بودیم،بى دغدغه اشک میریختیمصداى خنده هایمان تا آسمانِ هفتم میرفتبا پدر و مادرمان دوست بودیمحرفِ یکدیگر را میخواندیم#نگرانِ حرفِ مردم اگر نبودیم،خودمان براى خودمان چهارچوب تعریف میکردیمروابطمان را نظم میدادیمدخترها و پسرهایمان
قصه‌گویی در شب، نیرنگهای خیاطان را نقل می‌کرد که چگونه از پارچه‌های مردم می‌دزدند. عدة زیادی دور او جمع شده بودند و با جان و دل گوش می‌دادند. نقال از پارچه دزدی بیرحمانه خیاطان می‌گفت. در این زمان مردی از سرزمین مغولستان از این سخنان به شدت عصبانی شد و به نقال گفت: ای قصه‌گو در شهر شما کدام خیاط در حیله‌گری از همه ماهرتر است؟ نقال گفت: در شهر ما خیاطی است به نام «پورشش» که در پارچه دزدی زبانزد همه است. مغول گفت: ولی او نمی‌تواند از من پارچه
ایست!!
اینجا ایستگاه #خنده است.باحال ترین #جوک های تلگرام را همراه با جالب ترین #کلیپ ها و مطالب روز,اینجا بخوانید ✨هر کجا خندیدیم،      هر کجا خنداندیم،             زندگانی آنجاست                  بی خیال همه تلخی ها@shgok
روی لینک کلیک کنید
ایست!!
اینجا ایستگاه #خنده است.باحال ترین #جوک های تلگرام را همراه با جالب ترین #کلیپ ها و مطالب روز,اینجا بخوانید ✨هر کجا خندیدیم،      هر کجا خنداندیم،             زندگانی آنجاست                  بی خیال همه تلخی ها@shgok
روی لینک کلیک کنید
 
کاش می شد خنده را تدریس کرد کارگاه خوشدلی تاًسیس کردکاش می شد عشق را تعلیم داد ناامیدان را امید و بیم دادشاد بود و شادمانی را ستود با نشاط دیگران ، دلشاد بودکاش می شد دشمنی را سر بریددوستی را مثل شربت سر کشیددشمن بی رحمی و اجحاف بود دوستدار نیکی و انصاف بودکاش می شد پشت پا زد بر غروردور شد از خود پسندی، دور دوربا صفا و یکدل و آزاده بود مثل شبنم بی ریا و ساده بوداز دو رنگی و ریا پرهیز کردکینه را در سینه حلق آویز کردکاش می شد ساده و آزاد زیستد
دلم برات تنگ شده دارم دیوونه میشم
تا وقتی که نبینمت آروم نمیشم
بین ما هر دیواری باشه برمیدارم
فاصله عمرم که باشه کم نمیذارم
بغض ترانه و دلم هر دو شکسته
چشام به در منتظر نگات نشسته
باور نمیکنم فراموشت شدم من
گواه دلتنگی من ترانه هامن
تویی که بودی و هستی و موندی همیشه کنار ترانه من
واسه موندن و خوندن از عشق و ستاره تو شدی بهانه من
دیگه نه نمیخوام که ببینم نیستی پیشم
دیگه خنده زورکی سخته برام راضی نمیشم
دیگه دوری تو مثل سم چرا نمیفهمی
نذار حس کنم
خنده از نگاه هانری برگسون

ھانرى برگسون فیلسوف فرانسوى (١٩۴١-١٨۵٩ (یکى از فیلسوفـانى است که به مبحث خنـده به طور جـدى پرداخته و با نگاھى فیلسوفانه به آن
توجه کرده است. او در رساله اش با نام خنده سرچشمه ھاى ذھنى، روانى و عاطفى خنده را مورد بحث و بررسى قرار داده و نیروھاى برانگیزاننده
خنـده و ماھیت انرژى آزاد شـده در اثر خندیـدن را مطالعه کرده است. 
برگسون در سال ١٩١٠ این کتـاب جـذاب خود را تألیف کرد یعنى درست در آن
زمان که مى خواست براى رفع خسـ
۴ ساعتِ نشستیم ، گفتیم ، خندیدیم و میخواییم نماز بخونیم :)))
میشه کوفتمان نشود؟! ممنونم:)خیرباشد ....
خدا خیربدهد تورا... نمیدونید چطور ادای مایکل هاشمیان رو درمیاورد ، دلم میخواست زمینو گاز بزنم...
و پارت دوم قشنگیای زندگی من بارون ِ الان بود:) ازهمه خنده دار تر وقتیه به سَما پی ام میدم میگم چ بارونی ، میگه اینجا بارون نیست که بعد باباشم بیداره میگه: ما یهودی هستیم و سمت شیعه ها بارون میاد
5:04
وزهای بهار بود و مردم برای جشن بهاری خود را آماده می کردند. چند دلقک از سرزمینی دور از دهکده شیوانا عبور می کردند. آنها نمایشی ترتیب دادند و شرط تماشای نمایش را پرداخت مبلغی سنگین تعیین کردند. همه مردم نمی توانستند این نمایش خنده دار را ببینند و فقط عده خاصی می توانستند به دیدن نمایش بروند.
روزی شیوانا دختر و پسر جوانی را دید که غمگین و افسرده از کنار مدرسه عبور می کنند. شیوانا با تبسم پرسید:” دهکده ای که جوانانش غمگین باشد روی شادی را نخواهد
همچو شب باده تو از باده شب آمد ه ای،
ساغر لاله به کف بزم طرب آمده ای.
از کویری، که همه تشنه دیدار تو بود، 
ز سراب نظری دشت عرب آمدی،
 خنده شید شده دشمن هر شبنم گل،
جان به لب آمد و تو خنده به لب آمده ای.
کُشته ای غمزدگان را همه با غمزه و ناز،
از غزای غرض خود به غضب آمده ای.
روی خود تابی ز من، این دل من تاب نداشت،
تب طبخاله به لب حال عجب آمده ای.
همچو شب باده تو از بادیه شب آمده ای،
که برون از حد معیار ادب آمده ای.
هر وقت که میاد، هر چهار نفرمون به نوعی تو مضیقه میفتیم. آدم بدی نیست ولی افکار خاص خودش رو داره. اعتقادات خاص خودش رو داره... بسیار بسیار هم دلسوز و نگرانه. نگرانی و مسئولیت پذیریش رو میریزه تو قالب اعتقاداتش و میخواد به ما تحمیل کنه. هی میخوای احترام نگه داری و حتی شده با باشه گفتن الکی خلاص بشی از پند و اندرزهاش، ولی فقط اعصابه که سوهان کشیده میشه! 
امروز صبح زنگ زد. هر بار که حرف میزنیم میفهمم که دره ی بین مون چه قدر شکافش عمیق تر شده. نامحسوس د
اس ام اس های خنده دار و سرکاری
 از مهمترین مزیتهای زندگی در کانون گرم خانواده نسبت به زندگی مجردی، تقسیم پشه ها بین اعضای خانوادست..
به خدا سوگند اگر ماه را در دست راستم و خورشید را دست چپم قرار دهید .....حس درس نیستتتتت!
یارو میره یخ بخره پول کم میاره به یخ دست میزنه میگه از این سردتر نداری؟
فصل عینک دودی بر همه ی هیزان عزیز مبارک. با آسودگی همه جای طرف را دید بزنید در حالیکه سرتان در آن راستا نیستانجمن هیزان مجرب و مجرد
تابلو هلال احمر رو به غضن
تو چه میدانی غریبه از دردهایم؟
تو چه میدانی از گاه و بیگاه و ناگاه شکستنهایی که چشیدم
از تنهایی هایی که سر کردم و خواهم کرد
از بی چاره بودنهایم
از....
از همان هایی که هرگز حتی فکرش را هم نکردی...
و بغض پنهان پشت لبخند
نگاه های پر از خشمی که پشت پلکم زندانی اش میکنم
تا شادی تو درد نگیرد
و تو تااازه به این فکر میکنی که من چرا با سکوتم، قصد آزار تو را کردم
خنده دار است...
گریه های دل من خنده دار است!
برای آسودگیه که این همه خستگی هایم را لای خاطرات و پشت
می‌دانی من بیشتر ترسیده‌ام.از گاز‌اشک‌آوری که پشت‌ دیوار مدرسه فرود می‌آید و از‌ مردمی که لباس کسی را به جرم روحانی بودن از تنش‌در می‌آورند.ریش داری پس حتما سپاهی هستی؟!یالا بک‌گراند تلفنت را‌ نشان بده.همکلاسی‌ات هیچوقت از شغل پدرش نگفته.می‌پیچاند.نکند اطلاعاتی‌ست طرف؟پچ‌پچ های نامطمئن همینطور ادامه دارند.اینجا چندین نفر را کشته‌اند.با ضرب گلوله.درست وسط سینه‌شان.وسط سرشان.به قصد کشته‌اند.مردم از خون‌ کشته‌هایشان میگذرند؟د
میشود تنها شویم یک بوسه از چشمت کنم؟حلقه ی پیوندمان را دزدکی دستت کنم؟میشود هر ثانیه نام مرا نجوا  کنی؟من بگویم “جان” ولی با بقیه بدتا کنی؟میشود آغوش تو منزلگه جانم شود!؟چشم تو جانم بگیرد عشق مهمانم شود؟میشود مردم بدانند من چقد دیوانه ام؟جز تو دیگر هیچ بینم با همه بیگانه ام.؟!آنقدر دیوانه ام تا هر که میبیند مراآه تلخی میکشد با خنده میپرسد چرا؟
 
 
 
میگوید بی تو میمیرم.هیچ کس باور نمی‌کند.ولی او میمیرد.خودکشی میکند و خودش را نشان میدهد و خلاص میشود.و ب بقیه گزینه های روی میز توجه ندارد.یکی از گزینه های مهم این است که بماند و بسوزد بسازدوبا  بازی روزگار پیش برود.اما نباید آن آدم سابق باشد.نباید ضعف نشان دهد بایدقوی شود.بماند ببیند آنهایی را که ترکش کردن زیر دستش شده انداز او پایین ترن.و ذلیل شده اند.باید نشان دهد در باره او اشتباه کرده اند..ولی مرگ فقط مردن جسم نیست!روزی دختری پسری را ترک ک
بعضی هرچه می شنوند و یا می بینند به آن می خندند بدون اینکه موردی برای خنده ببینند، البته خنده های بی مورد از مجانین تکلیفی ندارد، چون عقل از شرایط عامه تکلیف محسوب می شود. ولی چنین عملی از کسانی که بظاهر عاقلند مذموم است و به شدّت مورد نکوهش قرار گرفته است، سرچشمه چنین حرکاتی، جهالت و نادانی است.
ادامه مطلب
امروز از اون روزایی که غروب خوابیدم شب بیدار شدم و باز تا طرفای ۴بیدار بودم و تا ۵خوابیدم حالا در این ساعت مزخرف راهی دانشگـام ...
امروز قراره با پاطمه بریم پیش دکتر تغذیه :))) ولی قبلش باهم قرار گذاشتیم که بریم صبحونه رو توی بهترین کافه شهر بخوریم ...
این روزا میخنــدم چون شدیدا به خنده نیاز دارم اگه اون خنده های چلمنیغوزم نباشه قطعا از پا در میام این رو تمام سوابقـــم نشان داده .
نام بهار که به میان میاید، ناخودآگاه به
یاد شکوفه های تازه بر شاخه های درختان میفتم و صدای خنده کودکان هنگام
گرفتن عیدی از بزرگتر ها در گوشم پخش میشود. ترکیب چمن های دوباره سبز شده و
درختان بیدار و رستاخیر طبیعت که شادی را در قلب همه تماشاگران این مناظر
جاری میکند ، افسوس ! در
این میان خنده ملتمان در غم از دست رفتگانمان در طی سیل که  جغرافیای
زیادی از
کشورمان را در هم نوردید، محو شد. در میان تکاپوی ملت عزیزمان برای
مهار سیل و
جبران خسارت ه
اگر روزی کسی را دیدید که می خندد، پیش از آنکه به خنده هایش شلیک کنید از خود بپرسید او خندیدن را از کجا آموخته است؟هر آدمی که به دنیا می آید گریستن را بلد است، زیرا گریه جواز ورود به این جهان است اما، خندیدن را باید آموخت و آنکه می خندد حتماً برای آموختنش رنج بسیار برده است.آنکه لبخند می زند، نوح است زیرا توانسته در طوفان زندگی قایقی بسازد. هر لبخند قایقی ست و آنکه لبخند می زند یعنی توانسته روی رودِ روانِ اشک هایش قایقی بیندازد و دور شَود 
خواهرم دانشجوی پزشکیه. 
اون روز داشت با خنده تعریف می‌کرد که:
«یه پسره هست توی کلاسمون، بعد از اینکه نمرات امتحان کلیه اعلام شد، اومده بود پیش ما و خنده میگفت کلیه رو افتادم. 
ما هم پرسیدیم مگه نمره‌ات چند شد؟
با همون خنده گفت: دو و نیم!
یعنی همه‌امون از خنده ترکیدیم!
بعد این پسره با دوستاش رفته پیش استاد. یکی از دوستای پسره گفته: استاد شما اینو انداختید. حداقل با نه و نیم بندازیدش، نه دو و نیم!
استاد هم عصبانی شده گفته: برید ببینم! همین دو نمره
بعد از چهل و پنج دقیقه دوییدن،اگه گفتین چی میچسبه؟!
بعلههههه! یک دوش آب سرد که قشششنگ خستگیو بشوره ببره!
خنده!
+من هروقت بخوام خودمو تنبیه کنم،هر 30ثانیه یه بار،آب جوش باز میکنم،بعد 30ثانیه بعدی آب سرده سرد!
کم کم اثرش داره روم از بین میره!پیشنهادی؟!چیزی ندارین برا تنبیه خودمون؟خنده!
شاعرى نزد سردسته دزدها رفت و اشعاری در ستایش او سرود. او دستور داد تا لباس شاعر را از تنش بیرون آورند و او را برهنه از ده بیرون کنند. بیچاره در سرماى زمستان با بدن برهنه از ده در حال خارج شدن بود که در این میان سگهاى ده به دنبال او مى رفتند. خواست سنگى از زمین بردارد و آنها را از خود دور کند اما آن سنگ بر اثر یخ زدگى از زمین کنده نمى شد. در حالی که از جدا نشدن سنگ عاجز شده بود گفت: این مردم چقدر حرامزاده هستند که سگ را براى آزار مردم رها کرده اند و سن
ما گنهکاریم،آری، جرم ما هم عاشقی استآری اما آنکه آدم هست وعاشق نیست، کیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،همان جان کندن استدم به دم جان کندن ای دلکار دشواری است، نیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،لبی بی‌خنده استبر لب بی خنده بایدجای خندیدن گریستزندگی بی عشق اگر باشد،هبوطی دائم استآنکه عاشق نیستهم اینجا دوزخی استعشق عین آب ماهی یا هوای آدم استمیتوان ای دوست بی‌ آب و هوا یک عمر زیست؟
 
قیصر امین پور
مثلا یاد اون آقای جوونی می افتم که نون ها رو از تنور بیرون میاورد. می تونستی از چهره اش بخونی که آدم خوشحالی نیست. اون روز که توی صف ایستاده بودم متوجه دستای قشنگ و انگشتا و ناخن های کشیده اش شدم و به این فکر کردم که شاید می تونست نوازنده خوبی باشه... که می تونست آدم شادی باشه... که مردم نگن معتاده...
مثلا "فلانی" هیچ وقت نمی فهمه که با دیدن خنده های قشنگِ از ته دلش، اشک ریختم از ته دلم... اون هی می خندید و من هی صورتم خیس تر می شد... چرا که یاد دخترک سیز
ما گنهکاریم،آری، جرم ما هم عاشقی استآری اما آنکه آدم هست وعاشق نیست، کیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،همان جان کندن استدم به دم جان کندن ای دلکار دشواری است، نیست؟زندگی بی عشق، اگر باشد،لبی بی‌خنده استبر لب بی خنده بایدجای خندیدن گریستزندگی بی عشق اگر باشد،هبوطی دائم استآنکه عاشق نیستهم اینجا هم آنجا دوزخی استعشق عین آب ماهی یا هوای آدم استمیتوان ای دوست بی‌ آب و هوا یک عمر زیست؟
 
قیصر امین پور
یا حق الیقین عزیز
...... واقعا وقتی جمعه رئیس دولت از رادیو شنیده که بنزین گران شده تعجب کرده و کمی بعد شاخ درآورده.
.
.
.
.............. چقدر زشت می نماید وقتی رئیس دولت با خنده می گوید مثل مردم خبر گرانی بنزین را شنیده و چقدر بد است که رئیس تو چشم ملت خیره شود و با پوزخند همراه با تمسخر دروغ بگوید
آیا خودش باور کرده که مردم حرفش را باور کردند
روزی روزگاری پسرک چوپانی در ده ای زندگی می کرد. او هر روز صبح گوسفندان مردم دهات را از ده به تپه های سبز و خرم نزدیک ده می برد تا گوسفندها علف های تازه بخورند.او تقریبا تمام روز را تنها بود.
 
 
قصه چوپان دروغگو
 
 
 
یک روز حوصله او خیلی سر رفت . روز جمعه بود و او مجبور بود باز هم در کنار گوسفندان باشد. از بالای تپه ، چشمش به مردم ده افتاد که در کنار هم در وسط ده جمع شده بودند. یکدفعه قکری به ذهنش رسید و تصمیم گرفت کاری جالب بکند تا کمی تفریح کرده با
با دخترهای دوران ارشد توی کافه دور هم جمع شده بودیم. وسط خبر گرفتن از حال و روز آدم‌های آن‌روزها، صحبت از الف شد و ز به شنیدن قصه‌اش مشتاق. به زور ماجرای آن‌روزها و خط و ربط اتفاقاتش را به یاد آوردم و به شوخی و خنده برایش تعریف کردم. به آخرهای قصه که رسیده بودیم، آن‌قدر خندیده بودیم که چشم‌هایمان خیس اشک بود. فکر کردم زمان چه مرهم خوبی‌ست. الف را برده و گذاشته آن‌سر دنیا و کابوس آن‌روزها را به اسباب خنده و تفریح این‌روزها بدل کرده. چه خوب ک
اکبر اقبالی کیست؟
اکبر اقبالی کمدین و طنز پرداز معروف ترک ایرانی از سرزمین آذربایجان می‌باشد. حتماً از اجراهای او کلیپ‌هایی را دیده‌اید! اقبالی سال‌هاست که به عنوان چهره‌ای مطرح و محبوب در کمدی مشغول فعالیت است.
نمایش‌های اکبر اقبالی
هم‌اکنون علی اکبر اقبالی بعنوان هنرمند و تهیه کننده مجموعه شوهای شبانه معروف “جنگ ستاره‌های رنگارنگ ” مشغول فعالیت است. قبل از آن به همراه نیما ساحلی، تبدیل به زوج معروف نمایش‌های طنز شده بودند و خنده
 ساعت ٧ صب بود منو بیدار کرد گفت بابا امروز من میرسونمت دانشگاه... ماشین را که روشن کرد طبق معمول همیشه آیه الکرسی را زیر لبش زمزمه کرد... نصف مسیر را گذراندیم و یک فلش رو گذاشت رو ضبط ماشین و آهنگى را انتخاب کرد... لبخند میزد ، حالش از همیشه بهتر بود... با خنده گفت بابا این آهنگو میشنوى؟ ازت میخوام این آهنگو براى مراسم شهادتم بذارین مردم فیض ببرن(با خنده) قلبم درد گرفت از شنیدن این جمله حتی تصورش هم برام دردناک بود گفتم بابا این چه حرفیه اول صبح می
سلام دوستان
داشتم فکر میکردم که بعد این همه مذاکره با امریکا و اروپا که از اولش هم معلوم بود به کجا ختم میشه، و این همه دولت براش وقت و هزینه گذاشت و به مردم وعده سیب و گلابی و آب آشامیدنی میداد، چجوری از رای و اعتماد مردم سوءاستفاده کردن و این اوضاع بد اقتصادی رو به مردم تحمیل کردن به جای این که برای رونق تولید و اشتغال زایی چاره ای پیدا کنند.
البته همه مشکلات به خود مردم برمیگرده، میپرسی جچوری؟
چون مردم بین بهتر شدن اوضاع اقتصادی و اجرای کن
چند شبه دوباره دارم کابوس میبینم.کابوس فرار و آزار جنسی و تجاوز روانی.همون خواب های همیشگی که فقط چند وقت دست از سرت برمیدارن و دوباره برمیگردن.ایضا وسواس های فکری قشنگم هم برگشتن.اضطراب دارم و نمیدونم چه موقع قراره تو این جهان به عنوان یک زن احساس امنیت کنم.
وقتی مردم؟
پ ن:دیروز(27 آذر) تو تقویم ایرانی روز جهان عاری از خشونت و افراطی گری بود.خنده داره،نه؟
روی کاناپه روبروی تلویزیون دراز کشیده ام ...از حیاط خانه ی عمه صدای آب بازی و خنده ی بچه ها می آید ...
زنگ میزنم به حمید ...میگوید خانه ی عمه ام در میشیگان هستم و سلام پیرساند ...از گرما میپرسد و اینکه کی برمیگردیم ...
میگویم هوا خنک است ...باد می آید برگ درخت ها میرقصد تو ی باد و از رودخانه صدای جوش و خروش آب می آید ... احتمالا غروب برمیگردیم
راستش را بخواهی ... اینجا همه چیز خیلی مطلوب است ... خنکی هوا...درخاتن بلند ...رودخانه ...یک آسمان پاک آبی... صدای خنده ی
برای یکی از دستور کارهای یکی از دروس این ترم می‌بایست یکی از ابزارهای (متاسفانه و با شرم خجالت) توزیع کالی مثل: متاسپولیت، کرک رمز و ... رو تحویل می‌دادیم.
من برای این دستور کار ابزار sqlmap رو انتخاب کردم که برای تست خطای SQL به‌کار می‌ره.
نکته: هرگونه استفادهٔ غیرقانونی از این ابزار برعهدهٔ خود شماست
اول باید این مطلب رو بگم که، اگر تنها فقط به خوندن این مطلب اکتفا کنید شما متاسفانه «اسکریپ کیدی» خواهید شد! ولی اگر میخواید اساسا مشکلاتی که از ط
 
برم ؟!
نرم ؟
برم ؟
نرم ؟
برررررررررررررررررم‌؟
میرمممممممممممممم :))

+
 
برای خنده میرم :) میدونم اینبارو  میبازم :دی ولی میرم :)))
برای خنده هم شده میرم :)) 
کجا ؟!  مسابقات شطرنج :))) با کی میری ؟  با داداشم :)) 
هزینه ثبت نامم حتی به داداشمم گفت من ندارم بدم :))) داداشمم گفت فقط تو بیا باشه اونش با من :)))
دیگه هیچ بهانه ی برای عدم حضور تو این مسابقه ندارم اینبار برای خنده :دی و البته حکم حکومتی
داداشم میریم که داشته باشیم مسابقه شطرنج :)))) 
  
من میدون
اصلاً معلوم نیست قضیه از چه قرار هستش.
هیچ جا، هیچ چیز مشخصی هم در این مورد نوشته نشده که ناوچه کنارک چرا و چطور مورد هدف قرار گرفته.
حتی یک روز هم برای این همه کشته و زخمی شدن جوانان، عزای عمومی اعلام نکردن!
قسمت خنده دار ماجرا، این پست "باشگاه خبرنگاران جوان" هست. البته اگر پاکش نکنن. واکنش های مردم رو هم بخونید.
لینک

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها